می روم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه خویش به خدا می برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه خویش می برم تا که در آن نقطه دور شستشویش دهم از رنگ نگاه شستشویش دهم از لکه عشق زین همه خواهش بیجا و تباه می برم تا ز تو دورش سازم ز تو ای جلوه امید محال می برم ز نده بگورش سازم تا از این پس نکند باد وصال ناله می لرزد ،می رقصد اشک آه بگذار که بگریزم من از تو ای چشمه جوشان گناه شاید آن به که بپرهیزم من بخدا غنچه شادی بودم دست عشق آمد و از شاخم چید شعله آه شدم صد منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سرگرمی،حاشیه،اخبار،همه عکس،ورزش،دانلود،تفریحی،و... webgozide نیوز روز خاطرات شخصی من و معشوقم سنتی ها | مرجع موسیقی سنتی و اصیل ایرانی سایت اموزشی debaal صفحه شخصی علی زاهدی زندگی چت - چت زندگی هادی اقبال خرید و فروش سود پرک - مبتکران شیمی تولید کننده سود پرک